درباره‌‌ی 6 و 32 دقیقه میدان تجریش (مجموعه داستان)

داخل خيابان وليعصر بودم و نمي‌دانم چه شد كه ماشينم درست پشت موتور پسر جوان قرار گرفت. خيابان وليعصر، از وقتي يادم مي‌آيد، با آن چنارهاي بلند و رستوران‌هاي اطراف خيابان و جوي دو طرف خيابان كه هميشه پر از آب هستند، هيچ فرقي با بيست و پنج سال پيش نكرده است. همان زماني كه خاطرات بدي از اين خيابان و جدول‌هاي كنارش دارم. همان روزي كه علي سرش را روي پاي من گذاشت و جان داد و مرد.

مشتریانی که از این مورد خریداری کرده اند

آخرین محصولات مشاهده شده