درباره‌‌ی الفبای قطعه‌ای از جهنم (مجموعه داستان)

زماني كه دودها مثل پرندگان مزاحمي از در و پنجره بيرون رفتند گربه كوچك را ديدم كه روي مبل نشسته چيزي را به نيش گرفته بود پيش رفتم و از ديدن آنچه در دهانش بود از ته دل نعره زدم گيره سر زنم بود...

مشتریانی که از این مورد خریداری کرده اند

آخرین محصولات مشاهده شده