درباره‌‌ی پرونده کولینی

بعدها همه به يادشان مي‌آمد، پيشخدمت‌هاي طبقه، هر دو خانم مسن در آسانسور، زن و شوهر در راهرو طبقه چهارم؛ گفتند، مرد غول‌پيكر بود و همه از بو صحبت مي‌كردند: بوي عرق. كوليني با آسانسور به طبقه چهارم رفت. دنبال شماره اتاق گشت، اتاق شماره 400، «سوئيت براندنبورگ»، در زد. «بله؟» مردي كه ميان چهارچوب در ايستاده بود 85 سال داشت، اما بسيار جوان‌تر از آن مي‌نمود كه كوليني انتظارش را داشت. عرق از پشت گردن كوليني سرازير شد...

مشتریانی که از این مورد خریداری کرده اند

آخرین محصولات مشاهده شده