دربارهی دلتنگیهای ساعت 7 و 35 دقیقه و 24 ثانیه (ادبیات بیربطی 1)
پنجشنبه رفته بودم كنار بندر قدم بزنم. باداي بيقرار مياومد و هوا غريبانه شده بود. تلالو چراغاي مهتابي كنار بندر غم خاصي تو هوا پخش ميكرد. تكيه داده بودم به نردهها و خيره شده بودم به دريا كه يه مرغ كاكايي اومد و كنار دستم روي نردهها نشست. بهش سلام كردم. سرشو تكون داد يعني كه سلام. گفتم:«تو چته؟» گفت:«خودت چته؟» سرم و برگردوندم به طرف دريا و گفتم:«من هيچيم نيست.» نيم قرني بينمون سكوت برقرار بود تا اينكه مرغ كاكايي پرسيد:«تو به تناسخ اعتقاد داري؟» نميدونستم تناسخ يعني چي، ولي گفتم:«نه!» انگار كه بخواد آه بكشه كمي منقارشو باز كرد، ولي داشت يه چيزي رو زير نوكش زمزمه ميكرد: «گفت مرا بكش يا من تو را خواهم كشت!» ازم خداحافظي كرد و پر كشيد. رد نامرئيشو تا افق دنبال كردم. ساعت هفت و 35 دقيقه و 24 ثانيه بود.
كد كالا | 41165 |
زبان | فارسی |
نویسنده | علی حلاجی |
سال چاپ | 1393 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 40 |
قطع | رقعی |
ابعاد | 14.2 * 19.4 * 0.2 |
نوع جلد | شومیز |
وزن | 75 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.