دربارهی بابالعبد
اكنون من درست در محل حمام كردن جنها ايستادهام؛ حتي اگر ظاهر شوند، از آنها ترسي ندارم. چرا؟ چون مطمئنم ظاهر نميشوند؟ يا چون حس كنجكاوي سراپاي وجودم را فراگرفته و بر غريزه ترس و هراسم غلبه كرده است؟ به خدا قسم اگر راويان راست ميگفتند، جنها منتظر نميماندند و نه جنهاي عالم و نه غول سياه لحظهاي درنگ نميكردند و همهشان اكنون به من حملهور ميشدند و تكهتكهام ميكردند. دارم فحشتان ميدهم: لعنت به همه شما، شماها واقعيت نداريد و حرفي بيش نيستيد؛ خيال و افسانهاي كه هيچ سند و مدركي برايش نيست. آنچه بر مادرم گذشت تنها در اثر يك بيماري بود و خدا شفايش داد، ولي من در اين لحظه همه شما را به مبارزه دعوت ميكنم. اگر راست ميگوييد قويترين جنتان را بفرستيد. شماها كه هستيد؟ مشتي دروغ كه عدهاي ديوانه روايتشان كردهاند... اكنون من در محل حمام كردن شماها هستم و خاطرات گذشته در ذهنم با شتاب ميگذرند...
كد كالا | 105849 |
زبان | فارسی |
نویسنده | ادهم العبودی |
مترجم | غسان حمدان |
سال چاپ | 1396 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 160 |
قطع | رقعی |
ابعاد | 13.8 * 20.5 * 1.3 |
نوع جلد | شومیز |
وزن | 152 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.