درباره‌‌ی دختر آقای خوش‌بین

يك پرستار در را برايشان باز نگه داشت. اول قاضي مك كلوا و پشت سرش دخترش لاورل و سپس همسرش في وارد شدند. به سمت اتاقي بدون پنجره قدم برداشتند، جايي كه دكتر آزمايش‌هايش را انجام مي‌داد. قاضي مك كلوا بلند قد بود، سنگين وزن و هفتاد و يك ساله، عادت داشت عينكش را با بند عينك بيندازد، ولي حالا آن را در دستانش نگه داشته بود. روي صندلي بلند دكتر كه مثل تخت پادشاهي بود نشست، در حالي كه دخترش لاورل و همسرش في در دو طرفش نشسته بودند.

آخرین محصولات مشاهده شده