درباره‌‌ی 1 شب و دیگر هیچ

خواب بود يا رويا... شايد هم كابوس! به فكرش هم نمي‌رسيد روزي با او روي يك تخت؛ زير يك سقف؛ حني پلك روي هم بگذارد. هوا براي تنفس كم داشت. رايحه عطر مردانه و گران‌قيمت كوروش؛ سكوت سياه شب و آرامش خوابالود فضا را به نرمي تكان مي‌داد. با هر نفسي كه مي‌كشيد احساس مي‌كرد كوروش در وجودش بيشتر نفوذ مي‌كند. گيج بود. گيج از لحظه‌اي كه در 18سالگي‌اش ثبت مي‌شد. آن‌قدر مقاومت كرد و به خاموش و روشن اتاق خيره ماند تا پلك‌هايش روي هم افتاد و نفهميد كي خوابش برد... عطري كه با نفس‌هاي آرام او در خلسه فضا مي‌خزيد كم كم به آغوشش كشيد و پلك‌هايش را سنگين و سنگين‌تر كرد... كوروش باز در حقش مردانگي به خرج داده بود....

آخرین محصولات مشاهده شده