درباره‌‌ی کاج‌های زرد

راويان داستان‌هاي «كاج‌هاي زرد» اغلب انسان‌هايي هستند كه در مواجهه با يك موقعيت خاص مجبور به تصميم‌گيري مي‌شوند و البته گاهي اين موقعيت‌ها هستند كه تصميم آدم‌ها را دچار خلل مي‌كنند و آن‌ها مجبورند تن به آن چيزي بدهند كه شايد خودشان خيلي تمايل به انجامش ندارند. آدم‌هاي اين قصه‌ها با اين‌كه ممكن است تنها نباشند اما وجه «تنهايي» آن‌ها پررنگ‌تر از وجه «اجتماعي» زندگي‌شان است. در اين مجموعه مانند مجموعه قبل، پونه ابدالي نيم ‌نگاهي هم به مسائل اجتماعي و حوادث پيرامون آن دارد مثل مهاجرت، خرافات، اعدام و ... «هيچ‌كدام» از لامپ‌هاي تزئيني روي بنا درست كار نمي‌كرد، بارها سيم‌كشي‌ها را چك كرديم. لامپ‌ها فقط يك روز روشن مي‌ماندند و بعد ساعت يازده همان شب خاموش مي‌شدند. من تازه بعد از سه سال اين موضوع را فهميدم، وقتي روز اول يك برقكار آوردم تا سيم‌كشي كل ساختمان را وارسي كند ديدم كه همسايه‌ها چطور بهم نيشخند زدند. لابد انتظار داشتند كه تا به حال من فهميده باشم كه عوض كردن لامپ چاره كار نيست...

آخرین محصولات مشاهده شده