درباره‌‌ی نامه سرمدی

مي‌دانم كه بي‌انصافي است آدم كسي را كه به قول معروف دست‌اش از دنيا كوتاه است بنشاند و هر چه مي‌خواهد بارش كند. اما اين حرف‌هاي فروخورده ساليان است. به قول تو: هيچ آدمي نيست كه خودخواه نباشد. مخصوصا كه آن كودك خفته در ته وجود آدم بالغ هم باشد. خودت گفتي، نه؟ حالا اين كودك بيدار شده و باز مي‌خواهد حرف بزند. گفتم در اين سال‌ها ننوشتم چون تو ذوقم را كور كردي. حالا كه تو نيستي، يا هستي اما ديگر "تو" نيستي، مي‌خواهم از خودم بنويسم. تو حالا كاملا در اختيار مني. چه بخواهي چه نخواهي وقف وجود "من" شده‌اي تا بنشيني و به حرف‌هام گوش بدهي.

آخرین محصولات مشاهده شده