درباره‌‌ی قفس پولادین (ماکس وبر و مارکسیسم وبری)

کتابي که در دسترس داريد، حاصل پژوهش هاي مايکل لويد، مدير پژوهش هاي جامعه شناسي مرکز پژوهش هاي علمي فرانسه است هدف اين اثر نشان دادن همگوني بين نفرات نظرات دو جتمعه شناس بزرگ نيمه قرن نوزده است و اوايل قرن بيستم و تاثير اين همگوني بر طيف گسترده اي از صاحب نظران راديکال قرن گذشته و يا به گفته فيلسوف فرانسوي موريس مرلوپونتي مارکسيست هاي وبري است. در اين كتاب تفاوت‌ها و حتي تضادهاي آشكار در نظريات سياسي و اجتماعي آن‌ها نيز مورد بررسي قرار گرفته است: ماركس، سوسياليسم را ناجي بشريت از چنگال سرمايه‌داري مي‌داند، اما وبر ليبرال، با تنفر از هر نوع سوسياليسم، آن را فريب‌كاري و خيال‌پردازي مي‌خواند. اما اين امر مانع آن نيست كه وبرظ. ماركس را انديشمندي بزرگ و مانيفست حزب كمونيست او را ‍«تراوشات ذهني هوشمند» بداند. در واقع و از منظر روشنفكري وجه مشترك نظرات اين دو متفكر بيش از همه در تحليل‌هاي آن دو از سيستم سرمايه‌داري است: به عنوان مثال شباهت خويشاوندي نزديك انديشه‌ي وبر، در زمينه غير عقلايي بودن سيستم سرمايه‌داري، با نظريه از خود بيگانگي ماركس. در سال‌هاي بين جنگ جهاني و با پيدايش و سلطه نازيسم و فاشيسم در اروپا، تحليل مكانيسم‌هاي سيستم سرمايه‌داري، هم‌چون عامل اين فجايع ، مورد توجه و فيلسوفان و نظريه‌پردازان راديكالي مانند: آنتونيو گرامش، گئورگي لوكاچ، ارنست بلوخ، والتر بنيامين و جامعه‌شناسان مكتب فرانكفورت قرار گرفت كه تا با الهام از آثار ماركس و وبر، به انتقاد راديكال از مكانيسم‌هاي اين سيستم كه انسان را در قفس پولادين نيروهاي غير فردي هم‌چون بازار، پول و سرمايه به بند كشيده‌اند، بپردازد.

آخرین محصولات مشاهده شده