گرچه منتقدان و پژوهشگران بي‌شماري درباره ماهيت و چيستي تئاتر و تئاترنويسي پست‌مدرنيستي ادعاهايي داشته‌اند، اما منابع قابل دفاعي در اين زمينه در دست نيست تا با مراجعه به آن‌ها بتوان تصور موثقي از جريان تئاترنويسي پست‌مدرنيستي - كه در اين كتاب آن را تئاترنويسي سپيد ناميده‌ام - به دست آورد. اين مسئله با ادعاي بي‌توجهي تئاتر پست‌مدرنيستي به تئاترنويسي، اصالت و جايگاه متن و ادبيات دراماتيك عميق‌تر مي‌شود. از سوي ديگر در انبوهي از منابع و كتب دانشگاهي از ريچارد فورمن به عنوان تئاترنويس و كارگرداني متعلق به جريان تئاتر پست‌مدرنيستي آمريكا نام برده شده است با اين حال هنوز پژوهشي به شيوه توصيفي و تحليلي چگونگي ارتباط تئاتر ريچارد فورمن، كمپاني و جريان تئاتر «آنتولوجيكال - هيستريك» و تئاتر پست‌مدرنيستي را دست كم به زيان فارسي نكاويده است. از اين رو بايسته بود كه پژوهشي، فرصت مطالعاتي خود را صرف ساماندهي به تعاريف تئاتر پست‌مدرنيستي، جايگاه تئاترنويسي در جريان تئاتر پست‌مدرنيستي و سپس آثار و سبك ريچارد فورمن مي‌كرد.