دنياي تئاتر دنياي تصاوير منجمد و فن و تكنيك منفعل نيست، بلكه دنياي تصاوير و تفكر پرسشگري در حال صيرورت و شدن است. هر پرسشي در تئاتر نوعي كنشگري است! اما سوال اساسي اينجاست كه آيا براي ماي تئاتري امكانپذير است اندكي خويش را از كنشگريهاي خويش و خشمها و اعتراضات و عصبيتهاي خود نسبت به وضع موجود خود و منيت و انانيت رها ساخته، درباره پرسش خويش بينديشيم؟ آيا به راستي ميدانيم كه مضمون پرسش ما چيست؟ اساسا آيا پرسشگر هستيم؟ يا فقط ادا و ادعاي پرسشگري داريم، يا گرفتار شبه پرسشها هستيم؟