همه ملل و اقوام جهان داراي مجموعه‌اي از اساطير بوده و هستند که مطالعه آن گذشته از جذابيت داستان‌ها نمايانگر سير تحول انديشه انساني و تلاش نياکان ما براي پي بردن به اسرار هستي و ناشناخته‌هاي عالم وجود است. اساطير ملل برآمده از ژرفاي ذهن انسان‌ها در زماني است که هنوز انسان از فطرت خويش اينقدر فاصله نگرفته بود و مي‌توانست نيازها و تمايلات معنوي خود را در قالب داستان‌هايي دلکش و جذاب عرضه کند که ضمنا الگويي باشد براي انديشه و رفتار اجتماعي نسل‌هاي آينده. تا صبر اساطير در زندگي ما - مردم عصر اتم- به جدي است که روان‌شناسان پيرو مکتب يونگ کهن الگوهاي اساطيري را مشخص‌کننده رفتار فرد مي‌دانند و معتقدند که براي نفوذ و شناخت ناخودآگاه جمعي و فردي بايد اساطيري را مدنظر قرار داد که در ذهن آن فرد يا جمع جاري و در حال تعامل است .پس شناخت اساطير علاوه بر سير تحول انديشه انساني براي درک و شناخت انسان کنوني و الگوهاي فکري و رفتاري او ضروري است