وقتي از سينماي دهه شصت ايران سخن مي‌گوييم مقصود ما تنها فيلم‌ها و فيلم‌سازها و رويدادهاي سينمايي نيست؛ اين‌ها اجزاء كليتي هستند به نام سينماي دهه شصت. سينما در اين دهه، در يك متن اتفاق افتاد، زميني بود كه مختصاتي داشت. مختصات اين زمين اين بود كه كشور ما در حال جنگ بود؛ كشور به شدت از نظر اقتصادي در مضيقه بود، مسائلي بنيادي در ميان بود؛ هنوز آرمان‌ها و آرزوها در چشم‌اندازي بسيار زيبا ديده مي‌شدند، جذابيت داشتند و همه به اين آرمان‌ها ميل داشتند. سينماي دهه شصت هنوز در قيد حيات و براي فيلم‌سازان قابل مراجعه است، حتي هنوز اساس اقتصاد سينما، اقتصادي است كه در آن «دوران» طراحي شده است. راجع به حيثيت دوراني دهه شصت تصوير بسيار مجملي وجود دارد. مشاهده يك دوره به مثابه يك «دوران»، مستلزم اين است كه ارتفاع ما نسبت به موضوع زياد باشد؛ ما بايد در عرض تاريخ قرار بگيريم و نمي‌توانيم از منظر طول تاريخ موضوع را درست مشاهده كنيم.