گاهي زندگي كردن در خانواده‌اي كه رازهاي زيادي دارد بسيار دشوار است... روزي گوئندولين شانزده ساله ناگهان از لندن قرن گذشته سر درمي‌آورد و آن موقع در مي‌يابد كه در جمع خانواده‌اي كاملا اسرارآميز خود او بزرگ‌ترين راز است. او متوجه مي‌شود كه مسافر زمان است و ناخواسته به گذشته سفر مي‌كند. از آن روز به بعد زندگي‌اش كاملا تغيير مي‌يابد او به عضويت لژ مخفي كنت سنت ژرمن درمي‌آيد و وظايفي بر دوشش گذاشته مي‌شود كه آمادگي انجام‌شان را ندارد. آيا در نهايت مي‌تواند دنيا را از شر اشرارنجات دهد؟