نويسنده در ويراست جديد اين کتاب عنوان "فلاسفه‌ي مغرب جهان اسلام و معني کلي يا وجود رابط" را بر متن افزوده است. "آنچه در اين رساله آمد.... يک بررسي کوتاه و اجمالي است که پيرامون مسئله‌ي وجود رابط و مستقل در فلسفه‌ي اسلامي انجام پذيرفته است. در اين بررسي کوتاه آثار فلاسفه‌ي بزرگ اسلامي مورد مطالعه قرار گرفته و از آراء و عقايد آنان در اين باب بهره‌برداري شده است. در هر جا مناسبت داشته به برخي از مکتب‌هاي جديد فلسفي غرب نيز اشاره شده است". به تصريح نگارنده: "تقسيم وجود به دو قسم رابط و مستقل يکي از مسائل عمده و اساسي در فلسفه‌ي اولي به شمار مي‌آيد. در اين مسئله، ارتباط ميان موضوع و محمول در قضايا و به طور کلي هر گونه ربط يا ارتباط که در جهان موجود است، مورد بحث و بررسي واقع مي‌شود. مسئله‌ي ربط يا ارتباط ميان موضوع و مجموع، از جمله مسائلي است که بحث‌هاي بسياري را در ميان اهل تحقيق به وجود آورده است. مشاجره‌ شديدي که در اين باب ميان امام فخررازي (606 - 544 ق)، و پيروانش از يک سوي و ساير حکما، از سوي ديگر به وقوع پيوسته است شاهد صدق اين مدعا‌ست.... اساس و بنياد انديشه‌ي بشر بر وجود کلي استوار است و بدون کليات نمي‌توان از يک انديشه‌ي منسجم و سامان يافته سخن به ميان آورد". "کلي طبيعي" به خودي خود مرسل و رهاست که ذات بي چند و چون و ماهيت برهنه و مطلق يک شئ شناخته مي‌شود.... زبان جز ظهور انديشه چيز ديگري نيست. انديشه نيز بدون وجود کليات به هيچ وجه ظهور انديشه چيز ديگري نيست. انديشه نيز بدون وجود کليات به هيچ وجه نمي‌تواند سامان و انسجام داشته باشد و در اين جا مي‌توانيم بگوييم انسان يک موجود زميني است که به تماشاي آسمان معاني اشتغال پيدا کرده است".