درباره‌‌ی مالیخولیای زمان (سیری در سینمای آلکساندر ساکوروف)

مردي نامرني، که گيج و بي‌حافظه مي نمايد و با صداي آلکساندر ساکوروف سخن مي‌گويد، حوالي قرن نوزدهم از بيرون ارميتاژ سر در مي‌آورد. او در درون اين عمارت به غريبه‌اي بر مي‌خورد که به نمونه‌ي عيني آستولف مارکي دو کوستين، ديپلمات فرانسوي، مي ماند: کسي که خود نيز از بابت زمان و مکان حضورش نامطمئن است. اين دو، غريبه‌ي پيدا و راوي ناپيدا، به اتفاق هم راه درازي را در ميان موزه‌ي هنر و اقامتگاه سلطنتي مي‌آغازند. مارکي و راوي، که در کار کشف کاخ اند، گرم گفت‌وگويي مي شوند در باب روسيه و تأثيري که فرهنگ اروپايي بر اين کشور گذاشته است. آنان از طريق بخش زيرزميني وارد ارميتاژ مي شوند و به چشم خود مي‌بينند که پيوتر (پتر کبير دارد يکي از ژنرال‌هايش را تنبيه مي‌کند. در ادامه، از تئاتر ارميتاژ سر در مي‌آورند که ميزبان اجرايي ارکسترال و پرشور براي امپراتريس يکاتريناي کبير کاترين كبير) است.

آخرین محصولات مشاهده شده