در اين كتاب، كه حاصل پروژه‌ي دكتري من است، تلاش خواهم كرد با رويكردي انتقادي، از «ناسيوناليسم ايراني» كليشه‌زدايي كنم و با بازسازي مفهومي، آن را به گونه‌هايش تفكيك و به عنوان يك پديده‌ي اجتماعي مورد بررسي و پژوهش جامعه‌شناختي قرار دهم. مطالعه جامعه‌شناختي ناسيوناليسم اين امكان را فراهم مي‌كند تا روش‌مندانه و نظام‌يافته درك عالمانه‌اي از اين پديده / نيروي اجتماعي قدرتمند در ايران به دست آوريم. در واقع فهم ناسيوناليسم به معناي دقيق كلمه فهم پديده‌ي «ملت» در ايران معاصر است. به همين روي بر اين باورم كه بينادي‌ترين مسئله‌ي تاريخ معاصر ايران «مسئله ملت» بوده است و هم‌چنان هست و پس از دو انقلاب 1285 و 1357 تحقق « حق حاكميت استوار» همچنان معلق و معوق مانده است و ايرانيان در مطالبه‌ي آن همچنان استوار و جوياي «ملت‌» هستند. - از پيش‌گفتار كتاب