کورمک مک کارتي، رمان نويس نمايشنامه نويس و فيلمنامه نويس آمريکايي، ده رمان در سبک هاي گوتيک جنوبي وسترن و آپوکاليپتي نوشته است که جوايز متعددي را براي او به ارمغان آورده اند از جمله جايزه پوليتزر براي رمان جاده (????) که معروفترين اثر اوست. از ديگر آثار مهم او ميتوان به رمان نصف النهار خون (????) اشاره کرد که در فهرست صد کتاب برتر مجله ي نيويورک تايمز قرار گرفت و نيز رمان جايي براي پيرمردها نيست هارولدبلوم منتقد سرشناس او را يکي از چهار رمان نويس برتر عصر خويش ارزيابي کرده است، در کنار دن دليلو ،تامس پينکن و فيليپ راث. قطار سانست ليميتد رماني ست که در قالب نمايشنامه نوشته شده است و اولين بار در سال ???? به کارگرداني استفن ولف به روي صحنه رفت. سال ???? فيلمي هم بر اساس آن ساخته شد به کارگرداني تامي لي جونز که خودش و ساموئل ال. جکسون در آن بازي ميکردند. سفيد: (به سردي) من به خدا اعتقاد ندارم ميتوني اين رو درک کني؟ اطرافت رو نگاه کن مرد نميتوني ببيني؟ قيل وقال و هياهوي اونايي که شکنجه ميشن، بايد دلپذيرترين صدا به گوش خدا باشه و من از اين بحثها بيزارم. داستان يه ملحد دهاتي که به دوش کشيدن رنج و اندوه آدمها به تنهايي باعث زندگي ابديش شده، در حالي که خودش در وهله ي اول اون رو انکار ميکنه اجتماع تو اجتماع رنج و عذابه، و نه چيز ديگه و اگه اين رنج به جاي اينکه فقط تکرار بشه، روي هم انباشته بشه سنگينيش جهان رو به زمين ميزنه و تمام و کمال ميکوبه و ميسوزونه تا اين که خاکستري هم ازش باقي نمونه و عدالت؟ برادري؟ زندگي ابدي؟ خداي من به من مذهبي رو نشون بده که آدم رو براي مرگ آماده کنه براي نيستي