درباره‌‌ی سوسور (راهنمایی برای سرگشتگان)

«من عميقاً باور دارم، هرآن‌کس که گام در اين مسير مي‌نهد تا در اسرار زبان رخنه کند، بايد اين حقيقت را به‌ياد بسپرد که تمامي تمثيلات زمين و آسمان‌ها او را در يک لحظه و به يک‌باره رها خواهند کرد». فردينان دو سوسور(دست‌نوشته‌ها) «[فيلسوفان و روان‌شناسان زبان] هميشه در خيال‌پردازي‌هاي خود نظام زبان را صورتي «ثابت» و همچنين «قراردادي» در نظر مي‌گيرند. آن‌ها با اين کار، ابژه‌ي[موضوع عيني] انديشه‌ي خود را در سطح برشي سطحي و به‌اصطلاح افقي از زبان تقليل مي‌دهند. آن‌ها پديده‌هاي اجتماعي-تاريخي را، که گردباد نشانه‌ها را بر محور عمودي زمان به پايين مي‌کشند، ناديد مي‌گيرند. پديده‌ي زبان در ذات خود و در معناي حقيقي خود نه «ثابت» است و نه «قراردادي»، چراکه محصول رويدادهاي اجتماعي پيوسته‌اي است که اراده هيچ دخلي در آن ندارد». فردينان دو سوسور(دست‌نوشته‌ها) اين گفته‌ها‌ي سوسور، شايد براي اغلب کساني که او را به‌واسطه‌ي کتاب «دوره‌ي زبان‌شناسي عمومي» درک کرده‌اند، کمي دور از انتظار بنمايد: مگر سوسور نبود که از يک سو با قائل‌شدن به مفهوم صلب و ايستاي «لانگ» و کنار گذاشتن هر آن‌چه «پارول» مي‌ناميد، و از سوي ديگر با تأکيد بر مطالعه‌ي «هم‌زماني» زبان و صرف‌نظر از هرآن‌چه بر محور «درزماني» مي‌گذشت، تقليلي ساده و کارآمد در اختيار عالمان زبان گذاشت؟ مگر هم‌او نبود که به تصويري قطعي و روشن از زبان و علم زبان رسيد، تا جايي که توانست چنين حجت را تمام کند که : «تنها ابژه‌ي حقيقي زبان‌شناسي، همانا زبان است که در خودش و به‌خاطر خودش مورد بررسي قرار مي‌گيرد»؟ پس داستان اين هولناکي و رازآلودگي چيست؟ پس مخالفت شديدش با «ثابت» انگاشتن زبان از کجا نشئت مي‌گيرد؟ لحن اين گفته‌ها آني نيست که در دوره از سوسور ديده‌بوديم. شايد به کمي بازانديشي نياز داشته‌باشيم…

آخرین محصولات مشاهده شده