درباره‌‌ی رودین

صبح آرام تابستاني بود، خورشيد اندكي در آسمان صاف بالا آمده بود، ولي هنوز قطرات ژاله بر رخسار دشت و دمن مي‌درخشيد و تلالو خاصي داشت. نسيم با طراوت عطرآگيني از جلگه‌هاي تازه بيدارشده مي‌وزيد، پرنده‌هاي كوچك سحرخيز، در ميان جنگلي كه هنوز مرطوب و آرام بود، با وجد و نشاط چهچهه مي‌زدند...

آخرین محصولات مشاهده شده