فقط يک طاعون ساده برگرفته از رخدادي واقعي است که ممکن بود در 1939 اتحاد شوروي را گرفتار همهگيري طاعون کند. هرچند اين همهگيري، به قول نويسنده، فقط «طاعوني بود در ميانهي طاعون ديگر» که همان جو وحشت و اختناق سياسي آن سالها بود...
«ملت بزرگ روسيه به نبود ح...
تالستوي، خداي هنر است.
ـداستايفسكي
آنا كارينينا از بزرگترين عاشقانههاي ادبيات جهان است.
ـولاديمير نابوكاف
آنا كارينينا را نه به عنوان يك اثر هنري، كه مانند بخشي از حيات بايد در نظر گرفت.
ـمتيو آرنولد
تالستوي، خداي هنر است.
ـداستايفسكي
آنا كارينينا از بزرگترين عاشقانههاي ادبيات جهان است.
ـولاديمير نابوكاف
آنا كارينينا را نه به عنوان يك اثر هنري، كه مانند بخشي از حيات بايد در نظر گرفت.
ـمتيو آرنولد
«بارادين» روايت زندگي يکي از چهرههاي شگفتانگيز تاريخ موسيقي روسيه است، هنرمندي دانشور، عالمي خلّاق و چهبسا فراتر از اين هردو، انساني نيکخواه و نيک سرشت، مردي پرهنر اما گرفتار در چنگ ترديد، محبوب همگان و با اين همه تنها. گويي روزگار بارادين به برخي آثار...
رمان منظوم يوگني انهگين در ادبيات روسي، و نيز در ميان آثار خود پوشكين، جايگاه ويژهايي دارد. همهي بزرگان ادب روسي خود را شاگرد پوشكين ميشمارند. پوشكين بيش از 8 سال روي اين اثر كار كرد. در همان آغاز كار به دوستي نوشت: «دارم يك رمان مينويسم، آن هم نه يك ر...
خانم و آقاي كلر دير وقت از تئاتر بيرون آمدند. در اين شهر آرام آلماني، كه هوايش قدري كدر بود و هشت قرن بود كه لرزش پهناي رودخانهاش اندكي سايه و هاشور به تصوير منعكس شدهي كليساي جامع ميداد، واگنر را بدون شتابزدگي و با سليقه عزضه ميداشتند و مخاطب را به ح...
ولچانينف يقين داشت که چنين گونهاي از زنها حقيقتاً وجود دارند، اما همچنين معتقد بود، متناسب با اين گونه از زنها، شوهراني هم هستند که علت وجوديشان منحصر به اين است که همتاي اين گونه از زنان باشند. به عقيدهي او، ماهيت چنين شوهراني در صرف وجودشان است. اين...
سام چنگال را برداشت و به طرف بشقاب برد، اما متوجه ماده مگس جواني شد كه در مرز ميان پوره و سس نشسته بود. اولش خيال كرده بود تكهاي شويد نازك است. به آرامي دست را به طرفش دراز كرد، مگس تكاني خورد اما نرفت. سام با احتياط او را با دو انگشت گرفت و بلند كرد و روي...
صداي پدرم در ميانه اين نطقهاي پيامبروار به گوشم ميرسيد و ميشنيدم كه پنجرهها از غرش قدرتمند لبهاي آماس كرده به همراه انفجار التماسها و مويهها و تهديدهاي پدر ميلرزيدند.
«بفرمايين! ايتاليا، ايتالياي ما.»
سرافيم بتزاتو چشمهايش را باريك كرد و چشمك زد، اما شهري كه زير پاهايش در درهها و بين تپهها گسترده بود ناپديد نشد. ساختمانهاي سنگي سفيد به اندازه شادماني سرافيم و چهل و پنج همسفر مولداويايياش خيرهكننده بودند. آنها د...
مادر! با اجازه تولد پسرتان را تبريك عرض ميكنم. خيلي دلتان برايش شور ميزند. اينجا تشريف دارند. بخورنميري درميآورد، در ازدواجش عقل به خرج نداد. قدبلند، تركهاي است، صورتش را اصلاح نكرده است. واي، چه چهرهي به غيظ نشستهي نازنيني!
با اجازه تبريك عرض ميك...
نيرنگ (كاوشگريهاي اراست فاندورين در جنگهاي روس و عثماني)
سال 1877 ميلادي است و جنگ سختي بين روسيه و امپراتوري عثماني در شبهجزيرهي بالکان در گرفته است. در فضاي خيانتآميزِ جبهه جنگِ روسها، ديپلمات سابق و کارآگاه فوقالعاده، اراست فاندورين، با گيجکنندهترين پروندهاش مواجه ميشود. مشکلات او با حضور واريا سواروا...
