درباره‌‌ی دوست‌های من عشق‌های من

سوفي! تصور مي‌کردم که عشق بعدي، شکست خواهد بود. خب چطور ممکنه که تو رو از دست بدم وقتي تنها تو رو دارم؟ با اين همه، با پروروندن ترس‌هام، تو را از دست دادم. همه اين سال‌ها، اين نامه‌ها رو من برات مي‌نوشتم، و تصور مي‌کردم که هيچ‌وقت بهت نمي‌گم که کسي هستم که اين نامه‌ها رو مي‌خونه. ديشبم نتونستم بهت بگم. اين بچه رو مثل يک پدر دوست دارم، چون که اون بچه مال توئه، بهتر از يک عاشق حتي اگر بچه ديگري باشه. اگه هنوز مارو مي‌خواي، تنهايي‌هاتو از بين مي‌برم. دستتو مي‌گيرم و تو راهي که با همديگه مي‌سازيمش، ميبرمت. مي‌خوام در نگاهت پير بشم و شبهاتو به تن کنم تا وقتي روزام به پايان برسه. اين کلمات، تنها متعلق به توست که مي‌نويسم عشق من. آنتوان

آخرین محصولات مشاهده شده