«بذر جادو» روايتي است از زندگي فليكس فيليپس، كارگردان تئاتر، كه در پي دسيسه‌چيني نزديك‌ترين همكارش كه در حقيقت دشمن ديرينه او بوده مجبور به ترك حرفه‌اش در تئاتر مي‌شود و تن به تبعيدي خودخواسته مي‌دهد. تبعيدي كه زمينه‌ساز انتقام است. انتقام از تمام كساني كه او را از كارگرداني اثر محبوبش ـ طوفان ـ محروم كرده‌اند.