درباره‌‌ی تازه‌واردها 1

اميد زد زير خنده و طوري صداي خنده‌اش توي زيرزمين پيچيد كه نزديك بود سقف روي سرمان خراب شود. بعد هم در حالي‌كه بازويش را نشان مي‌داد گفت: آره ديگه وزنه مي‌زنم چه‌جور. خوراكي بلند مي‌كنم، ميوه بلند مي‌كنم پفك و چيپس و شكلات بلند مي‌كنم. اره داداش هر خوراكي كه تو خونه ببينم بلند مي‌كنم. و باز زد زير خنده...

آخرین محصولات مشاهده شده