درباره‌‌ی باران عشق (گفتگو با ناصر چشم‌آذر)

اين كتاب ثمره يك عمر جوي گردي‌ست، جوي زلالي كه از ميان خانه كودكي من مي‌گذرد، جويي كه تصوير دست مهربان پدرم را كه در سالن انتظار سينما با پول از جيب بيرون مي‌آمد و با يك نوار به سوي من برمي‌گشت، از انتهاي خاك سرد با خود مي آورد و از برابر من مي‌گذراند و به آسمان مي‌برد. جويي كه صداي آن از زمزمه‌هاي مادرم از ترانه و ترانه شنيدن، جان مي‌گيرد و مرا تا خود كودكي مي‌برد...

آخرین محصولات مشاهده شده