درباره‌‌ی اخلاق سرگردان و گردنگاه سیاست

کودي چالش‌هايي را که اخلاق براي سياست ايجاد مي‌کند بررسي مي‌کند. او با سنت فکري پيچيده موسوم به رئاليسم روبرو مي‌شود که به نظر مي‌رسد هر گونه ارتباط اخلاقي را با سياست، به ويژه سياست بين الملل، انکار مي‌کند. او استدلال مي‌کند که اگرچه واقع‌گرايي ايرادهاي جدي بسياري دارد، اما درس‌هايي براي آموختن به ما دارد: به‌ويژه، ما را در برابر خطرات اخلاق‌گرايي در انديشيدن به سياست و به‌ويژه امور خارجي برحذر مي‌دارد. اخلاق را نبايد با اخلاق گرايي اشتباه گرفت: کودي اشکال مختلف اخلاق گرايي را مشخص مي‌کند و تأثير تحريف کننده آنها را بر يک اخلاق سياسي واقع گرايانه ترسيم مي‌کند. او مي‌کوشد مفهوم آرمان‌ها را به جايگاه مهمي در بحث فلسفي بازگرداند و در بحث سياست به آن اهميت خاصي بدهد. او با ايده مد روز دست‌هاي کثيف سروکار دارد که بر اساس آن سياست خوب لزوما درجاتي از لکه‌هاي اخلاقي يا فساد را در بر خواهد داشت. وي در نهايت به بررسي موضوع بحث برانگيز نقش دروغ و فريب در سياست مي‌پردازد.

آخرین محصولات مشاهده شده