درباره‌‌ی 1 شهاب طلایی

بولتون كه از ترس و وحشت غرق شدن داشت سكته مي‌كرد چشمش را به طرفي كه گاريسون اشاره كرده بود برگرداند و هنوز نتوانسته بود كشتي را تشخيص بدهد كه يك موج عظيم بر روي قايق ريخت و سراپاي او را خيس كرد و كاريسون فرياد كشيد: ((تحمل داشته باش بولتون خودت را محكم نگه دار كه بيرون نيفتي!))

آخرین محصولات مشاهده شده