براي هر كس اين امر آشناست كه "با هر كتاب، پنجره‌اي به دنيايي جديد گشوده مي‌شود"؛ اما آلن بنت زاده 9 مه 1934 حقيقتا در اين كتاب ما را به يكي از ممنوعه‌ترين و خصوصي‌ترين زندگاني‌ها مي‌برد! او كه از سال 1960 تاكنون مشغول فعاليت بوده است و فارغ‌التحصيل رشته تاريخ از دانشگاه آكسفورد مي‌باشد، همواره مسائل روزمره را از ديدي نو به كنكاش مي‌كشد و به همين سبب برنده جوايز ارزنده‌اي همچون بفتا، توني و كتاب بريتانيا نيز شده است. در كشوري پر از عوام و مردم غيراشرافي، تنها كسي كه كتابخوان اشرافي و غيرعامي محسوب مي‌شود، شخص فرمانروا يا بهتر بگوييم ملكه است! بنت با روايتي طلايي به ما اين امكان را مي‌دهد كه به يكي از "چه مي‌شد اگر..."هاي زندگي‌مان پاسخ دهيم!" چه مي‌شد اگر ما جاي ملكه پر رمز و راز انگلستان بوديم؟" به راستي تا چه حد از حقايق زندگي يك ملكه اشرافي براي ما جماعت غيراشرافي قابل شناسايي يا حتي تصور است؟ آيا روزي مي‌رسد كه از وراي فيلترهاي درباري بتوانيم حقيقت را دريابيم؟ آلن بنت هم مثل شما اين عجز را نمي‌پذيرد و در عوض به كتاب پناه مي‌برد. همان‌طور كه افراد درون كتابش - از ملكه گرفته تا پادوي ساده آشپزخانه - هر يك به نوعي به ادبيات پناه مي‌برند! شايد يك فرد اشرافي نيز هر روز از خود بپرسد چه مي‌شد اگر يك فرد عامي و غيراشرافي بود؟ پس در اين سرزمين پررمز و راز همراه ما باشيد و بار ديگر به اين فكر كنيم كه آيا اشرافي يا غيراشرافي، حقيقتا فرقي بين تمام كتاب‌خوان‌هاي دنيا وجود دارد، بياييد با هم مرزهاي قراردادي را بشكنيم و دنيايي آرماني از انسانيت به دور از تبعيض را تجربه كنيم.