درباره‌‌ی کافه کوانتین

روز بعد، تولد پدرش بود. الا براي او رسيد هزينه يك هتل در كوويكلو را به عنوان هديه خريده بود. آن‌جا مكاني به سبك قديمي با يك باغ بزرگ و درختان انبوه بود. وقتي الا بچه بود آن‌ها بعضي وقت‌ها روزهاي يكشنبه با ماشين به آن‌جا مي‌رفتند تا ناهار بخورند. پدرش گل‌ها را به او نشان مي‌داد و او نام آن‌ها را ياد مي‌گرفت. الا به ياد آورد كه مادرش آن‌جا در باغ مي‌نشست و لبخند مي‌زد و براي آن چاي عصرانه مي‌ريخت.

آخرین محصولات مشاهده شده