درباره‌‌ی وزن آب

كاسينكا و مادرش با چمداني كهنه و كيسه‌اي پر از لباس راهي انگليس مي‌شوند. در اين سفر كه نه، اما در سفر زندگي كاسينكا تنهاي تنهاست. مادر در خانه با قلب شكسته‌اش سرگرم است و در مدرسه ديگران از كاسينكا فاصله مي‌گيرند. تا اين‌كه شناكردن او را از تنهايي در مي‌آورد. يك دوست خوب، شنا مي‌كند توي زندگي‌اش و او مي‌فهمد براي روي آب ماندن و غرق نشدن بيشتر از يك راه هست... شعرهايي كوتاه با آهنگي ملايم كه از مهاجرت، تعصب و خودخواهي، خانواده و نخستين عشق سخن مي‌گويند. عشقي كه زندگي را دگرگون مي‌كند.

آخرین محصولات مشاهده شده