دربارهی آبنبات چوبی آویزان و هویجهای سرگردان
نه اينكه عليرضا دلخوشي از مدرسه داشته باشد نه آنجا هم همين طور بود. بچهها براي خنده كلهي عليرضايكوچولو را توي تراش ميكردند يا او را به آدامس ميچسباندند و از زير ميز آويزانش ميكردند. خانم معلم هم كه اصلا عليرضا را نمي ديد. يك عينك تهاستكاني گنده هم ميزد ولي باز عليرضا اصرار داشت كه آدم است. درست مثل يك هويج بود كه از رنگش از درازياش و از كلهي سبزش پيداست كه هويج است و خودش هم همه جا ميگويد:من هويجم! توي شيرين پلو باشد يا عدس پلو توي آبميوهگيري باشد يا خوراك مرغ همه جا ميگويد: من هويجم !من هويجم !عليرضا مثل يك هويج اصرار داشت بگويد من آدمم.
كد كالا | 73501 |
زبان | فارسی |
نویسنده | نوید سید علیاکبر |
سال چاپ | 1395 |
نوبت چاپ | 2 |
تعداد صفحات | 104 |
قطع | پالتویی |
ابعاد | 14.3 * 18 * 0.7 |
نوع جلد | شومیز |
وزن | 124 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.