درباره‌‌ی سفیر شهر آدم‌نباتی‌ها

نمي‌دانم جورابم را چكار كنم. اگر دور بيندازم روبات زباله‌دان 021 متوجه مي‌شود و گزارش مي‌دهد. اگر قاطي لباس‌هاي كثيف بيندازم، باز هم روبات لباسشويي 032 گزارش مورد مشكوك مي‌دهد، بهتر است خودم با دست بشويم. تا حالا چيزي را با دست نشسته‌ام. مي‌روم سمت دستشويي كه جوراب را بشويم كه صداي در اتاق را مي‌شنوم، يك نفر در مي‌زند، قلبم تند تند مي‌زند. جوراب كثيف را توي يقه پيراهنم مخفي مي‌كنم. يعني كسي فهميده؟ به اين زودي گير افتاديم؟ عرق از گوشه‌ي پيشاني‌ام قل مي‌خورد روي گونه‌هام. چه حيف! يعني نقشه‌مان به اين زودي لو رفت؟ ديگر نمي‌توانم شهر آدم‌نباتي‌ها را ببينم؟ صداي در زدن شديدتر مي‌شود.

آخرین محصولات مشاهده شده