درباره‌‌ی هفته‌ای یه بار آدمو نمی‌کشه (مجموعه داستان)

مرد جوان ايستاد و ساعت شني‌اش را سرسري گذاشت روي ميز، تنها راه اين كار همين بود. بهش گفت: ((قراره ويرجينيا خيلي بياد ديدنت، عشقي. خيلي هم مي‌خواد ببردت سينما.هفته‌ ديگه يكي از فيلم‌هاي قديمي دابليو سي فيلدز رو تو ساتن نشون مي‌دن. تو هم كه فيلدز رو دوست داري)).

آخرین محصولات مشاهده شده