دربارهی مرگ تک فرزند دوم
از آفريدن قهرمانان داستانهايت و اينكه اين شخصيتها هنوز زنده هستند چه احساسي داري؟ در وراي اين سوال سخني از ساراماگو به ذهنم رسيد كه ميگويد: «نويسندگان ميتوانند شخصيتهاي بيافرينند كه از انسانهاي معمولي عمر بيشتري داشته باشند» آيا شخصيت محبوبي در داستانهايت وجود دارد كه قرابتي با تو داشته باشد و احساس كني كه هنوز زنده است؟
براي من، شخصيت اشرف در رمان مرگ تكفرزند دوم زندهترين شخصيتي است كه تا حد زيادي به خود من شبيه است.
چرا؟
شايد تعبير اين امر كمي دشوار باشد، اشرف در وضعيت تكفرزندي زندگي ميكند، من نيز تكفرزند بودم. تكفرزند پسر در ميان تعداد زيادي از خواهران. كودكي خود را در ميان تعدادي از خواهران بهسر بردم. همچنين هر دوي ما در وضعيت نارضايتي از جهان بهسر بردهايم. البته دلايل اين عصيان و ناراحتي شايد متفاوت باشد، اما بر اين باورم هر دوي ما در نوجواني و كودكي خود داراي تجربههاي مشتركي هستيم. مرگ تراژيك او شايد تصويري از مرگ كودكي من باشد. همان اندازه كه مرگ اشرف مرگي سياسي است و يه دست عدهاي از مردم و دوستانش كشته ميشود، به همان اندازه شبيه به مرگ كودكي من است. درست است كه من برادر نداشتهام، اما به نوعي ميتوان مرگ اشرف را نماد و سمبل مرگ دوران كودكي دانست، كه در آنجا بسيار به زندگي من شبيه است.
كد كالا | 45812 |
زبان | فارسی |
نویسنده | بختیار علی |
مترجم | سردار محمدی |
سال چاپ | 1393 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 120 |
قطع | رقعی |
ابعاد | 14.6 * 21.5 * 0.6 |
نوع جلد | شومیز |
وزن | 200 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.