جرم و جنايت بيش از گذشته اوج گرفته و عصيانگران سلاح مخفي جديدشان را به ميدان آورده‌اند. نوا نيز در پي دست‌يافتن به اين سلاح مخوف است و مي‌داند چنانچه قدرت دوباره دست آشوب‌طلبان بيفتد، به‌کارافتادن چنين جنگ‌افزاري در حکم نابودي گاتلون‌سيتي و کل جهان خواهد بود. زندگي دوگانه‌ي نوا هر روز پيچيده‌تر مي‌شود؛ او در نقش اين‌سامنيا عضو وفادار عصيانگران است و براي حفظ نظم و امنيت در گاتلون‌سيتي فعاليت مي‌کند، اما در جايگاه نايتمر عضوي مهم از آشوب‌طلبان است؛ گروهي از اشرار که قصدشان نابودي عصيانگران است. نوا مي‌خواهد انتقامش را از عصيانگراني بگيرد که در هنگام نياز به دادش نرسيده بودند. اما افسوس که احساسش به آدرين، عضو مهم و همکارش در جمع عصيانگران، هر روز عميق‌تر مي‌شود...