درباره‌‌ی طلسم

راننده مالايائي ناگهان اتومبيل را نگه داشت و شروع به بوق زدن كرد. در همين لحظه دو نفر مستخدم از تاريكي محوطه سر پوشيده جلوي خانه نمايان شدند و پيدا بود كه از خواب پريده‌اند. تازه ‌وارد به زبان جاوه‌اي پرسيد: -آقاي دكتر منزل است؟ يكي از مستخدمين جواب داد: - بلي راننده سيگاري آتش زد و آماده شد كه مدتي با صبر و حوصله انتظار بكشد. تازه ‌وارد با قدم‌هاي مستخدم كه به طرف خانه مي‌رفت قدم برمي‌داشت.

آخرین محصولات مشاهده شده