درباره‌‌ی شبی که برف می‌بارید

ماجرا وقتي آغاز مي‌شود که البرز مجبور است براي فروش زميني مانده از پدرتازه درگذشته‌اش، با تنها وارث شريک او،ارمغان همراه شود. سال‌ها قبل اين دو شريک مشغول آپارتمان سازي بودند که با کشف جسد امير، پدر ارمغان همه چيز به هم مي‌ريزد و زمين‌همانطور رها مي‌شود، حالا بعد از گذشت پانزده سال از آن ماجرا،ارمغان سعي مي‌کند حقيقت مرگ پدرش را بفهمد و البرز هم که خاطرات کمرنگي از آن شب در ذهن دارد همراهش مي‌شود و ...

آخرین محصولات مشاهده شده