اين بار باور دارم که مي‌توانم دوباره زندگي کنم، دوباره عشق بورزم، دوباره شاد باشم. دوباره اميدوار بودن را دوست داشته باشم و عاشق باشم. اين بار باورهايم تفاوت دارد، اين بار حسرت نمي‌خورم تا آه بکشم! اين بار حرف‌هايم را مي‌زنم تا بغضي براي اشک ريختن نداشته باشم. تو هم باور کن، باور کن که مي‌تواني عاشق باشي که مي‌تواني زندگي جديدي را از بدو تولد جديد خود آغاز کني. من باورهايم، اعتقاداتم و تفکراتم را عاشقانه دوست دارم. تفکرات من باورهايم هستند و باورهايم اعتقاداتم را در بر مي‌گيرد و اکنون من در آستانه‌ي متولد شدنم، چون باور دارم مي‌توان دوباره از نو شروع کرد و زندگي نمود.