درباره‌‌ی سجده بر غرور مردانه‌ام

قدم‌هاي سرد و خسته‌ام سكوت سلول را مي‌شكند و من هر لحظه به اين مي‌انديشم كه زندگي چقدر بي‌رحمانه آرزوهايم را به سراب تبديل كرد... همانند سنگي كه از بالاي كوه به پايين پرت مي‌شود و تكه‌هاي شكسته آن همچون نيشتري در قلب زمين فرو مي‌رود و تو هزاران بار در خود مي‌شكني... بي‌انكه بداني هميشه زندگي آن‌طور كه فكر مي‌كني نيست و از بتي كه براي خود ساختي فقط يك قلب سوخته مانده است و تو تسليم غرور مي‌شوي اما تسليم هم نه، بر غرورت سجده مي‌كني... سجده بر غرور مردانه‌ات و آنگاه است كه زندگي با تمام تلخي‌هايش در نظرت شيرين مي‌شود.

آخرین محصولات مشاهده شده