زندگي ماهي سالمون قابل پيش‌بيني است؛ شنا به دسترسي‌هاي بالايي رودخانه به سوي محل تولدشان به منظور تخم‌گذاري، و سپس مردن. داستان اين کتاب در مورد سالموني است که پولک‌هاي نقره‌ايش او را به عنوان سالموني خاص متمايز مي‌کند؛ کسي که جسارت پريدن به فراسوي سرنوشت خويش را به خرج مي‌دهد. اين داستاني است درباره بلوغ يافتن ، و درباره بي‌تابي و عشقي پرشور. زيرا شنا کردن به سمت دسترسي‌هاي بالايي رودخانه، به معناي رفتن در پي چيزي است که سالمون‌ها نمي‌توانند آن را ببينند؛ يک رؤيا ”سالموني که جسارت ورزيد و بالاتر پريد‏ِ‘‘ قصه‌اي مدرن ، خردمندانه، شيرين و دوست‌داشتني و الهام‌بخش است راجع به يافتن آزادي و سازگاري با طبيعت که ما يا فراموش کرده‌ايم، يا در واقعيات الزام‌آور زندگي آن را گم کرده‌ايم .