درباره‌‌ی مردان بدون زنان (مجموعه داستان)

مانوئل گارسيامرا، رو به موت بود. همه روزنامه‌ها شماره‌ مرگش را از قبل آماده كرده بودند. پس از مرگش گاوبازها نفس راحتي كشيدند، زيرا توي ميدان كار‌هايي مي‌كرد كه آن‌ها از دست‌شان بر نمي‌آمد. همه‌شان زير باران در مراسم تشييع او حركت كردند. يكصد و چهل‌ و هفت گاوباز…

آخرین محصولات مشاهده شده