درباره‌‌ی زندگی در 90 دقیقه (فلسفه فوتبال)

هنگامي که روشنفکران در مورد فوتبال دست به قلم مي‌شوند، هواداران با ديده شک و ترديد به آن مي‌نگرند. چون از نظر آن‌ها روشنفکران و انديشمندان صرفاً برداشتي به دور از حقيقت از فوتبال، اين ورزش ساده و شورانگيز دارند. اين مسئله به اين دليل است که اين افراد فوتبال را بيشتر به جنگ، به جانشيني براي مذهب و يا يک مراسم آييني خاص تشبيه مي‌کنند و يا به دنبال تشخيص ارتباطي بين فوتبال و سياست هستند. در اين کتاب اما فوتبال به همان اندازه‌اي که شايست? آن است جدي گرفته مي‌شود و چيزي که واقعاً در اين ورزش پرطرفدار نهفته است، نشان داده مي‌شود. فوتبال داراي منطقي منظم اما هولناک است و با قانون انحصاري و فوق العاده عجيبِ «ممنوعيتِ استفاده از دست»، يک ضد فرهنگ را ايجاد مي‌کند، فوتبال انسان‌ها را مجبور به استفاده از «پا»، اين ناآزموده ترين عضو بدن مي‌کند. انسان نه با «پا» مي‌تواند توپ را نگه دارد و نه آن را به صورت هدفمند به حرکت درآورد. به «پا» در تمريناتي بي‌پايان آموزش داده مي‌شود که بتواند توپ را لمس و بر آن تسلط پيدا کند. بازيکن فوتبال قصد خود را به «پا» منتقل مي‌کند. چون در فوتبال شکست هميشه نزديک است، آسيب پذيري موجوديت انساني به وضوح نمايان مي‌گردد، واقعيتي که مي‌بايست بر آن غلبه کرد. هيچ چيز به اندازه توپ به دليل شکل هندسي آن، عامل اتفاق نيست، در اصل توپ مي‌تواند در همه‌جا به راحتي به حرکت درآيد. توپ نيروي مستقل بين دو تيم است و يک تيم تنها با تسلط بر اين نيرو، مي‌تواند بر حريف خود مسلط شود. اين امر مستلزم همکاري مداومِ بازيکنان است. در فوتبال هر پاس به يک دستور بدل مي‌گردد و بازيکنان با توپ با يکديگر ارتباط برقرار مي‌کنند. ارتباط در فوتبال با رد و بدل کردن کلمات صورت نمي پذيرد و بازيکنان با «پا» فکر مي‌کنند. فوتبال در حقيقت يک فلسفه «مجسم» است، فلسفه‌اي که از طريق توانايي‌هاي جسماني بيان مي‌شود.

آخرین محصولات مشاهده شده