«پست‌مدرنيسم» اصطلاحي در دسترس و در عين حال گيج‌کننده است. گيج‌کننده از اين بابت که توافقي جهان‌ شمول بر سر تعريف «پست‌مدرنيسم» وجود ندارد. اين اصطلاح به سبک هنري خاصي اشاره نـمي‌کند و بر سر دوره‌ تاريخي معيني هم که اين اصطلاح به آن تعلق دارد و نيز اينکه آيا اين اصطلاح صرفاً به هنر مربوط مي‌شود يا به يک وضعيت اجتماعي ‌ـ‌ تاريخي کلان‌تر، اتفاق نظر وجود ندارد. برخي حتي اصولاً در مشروعيت اين مفهوم بحث دارند و ديگراني هم که آن را مي‌پذيرند در خصوص سلبي يا ايجابي بودنش رأي واحدي ندارند. ولي علي‌رغم همه‌ اين مسائل محاسن استفاده از اين اصطلاح بر معايبش مي‌چربد، زيرا لااقل به اين نکته اشاره مي‌کند که در ثلث آخر قرن بيستم تـحولي در هنر رخ داده، که شايد به اندازه‌ همان تـحولي که مدرنيسم بازنـمايانده، اساسي و بنيادين بوده است.