دربارهی در آغوش آدمبرفی (نمایشنامه)
...
اردشير: تو اين سرما راه بيفتي بري كجا؟
شيدا: دنبال شوهرم.
اردشير: من رفتم پيداش نكردم، برگشتم.
شيدا: من برم پيداش ميكنم.
اردشير: دوستاش گفتن از ايران رفت از مرز آذربايجان رد شده رفته.
شيدا: من ميرم آذربايجان، پاسپورت كه دارم.
اردشير: تنها؟
شيدا: آره مگه چيه؟
اردشير: هيچي... هنوز براي قبر آقاجون سنگ ننداختيم، زود خودسر شدي؟
شيدا: مگه مي خوام برم قرتيبازي؟ ميخوام برم دنبال شوهرم.
اردشير: نميذارم.
شيدا: تو بيجا ميكني.
اردشير: مواظب حرف زدنت باش من امير نيستمها.
شيدا: معلومه كه نيستي؛ يه ذره از رگ و ريشه اون تو وجود تو نيست.
اردشير سيلي محكمي به صورت شيدا ميزند.
كثافت!
اردشير: اين رو زدم تا بفهمي داري با كي صحبت ميكني.
شيدا: دست رو زن بلند ميكني كثافت...
كد كالا | 240897 |
زبان | فارسی |
نویسنده | سعید قاسمی |
سال چاپ | 1398 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 60 |
قطع | رقعی |
ابعاد | 14.3 * 21.3 * 0.3 |
نوع جلد | شومیز |
وزن | 82 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.