درباره‌‌ی خواب در باغ گیلاس

تاريخ القاب بسياري به من داد مانند فرزند بين‌النهرين و نواده گيلگمش و پسرخاله حمورابي، اما از آن همه القاب جز ناكامي و شكست چيزي نديدم. يكي از پناهجوها غرولندكنان كنارم نشست كه چرا شماره صد و يازده نصيبش شده: «لعنت، اين ديگه چيه؟! مرد، ما رو به يه مشت عدد تبديل كردن! خدا لعنتشون كنه.» دم گوشش گقتم: «بگو خدا مسببش رو لعنت كنه برادر يك يك يك.» همان‌جا بحثمان درگرفت كه كدام گروه مسنحق لعن و نفرينند، صداهايمان بالا رفت، اما خيلي زود فهميديم لعنت فرستادن به هيچ‌وجه ديگر اسم‌هاي از دست‌رفته‌مان را برنمي‌گرداند و ما ته‌مانده عمرمان را با همين شماره‌هاي مزخرف در مدارك پناهندگان خواهيم گذراند و آرام شديم.

آخرین محصولات مشاهده شده