دربارهی بلقیس و عاشقانههای دیگر
وقتي كه تو را دوست ميدارم
باراني سبز ميبارم
باراني آبي
باراني سرخ
باراني از همه رنگ
از مژگانم گندم ميرويد
انگور
انجير
ريحان و ليمو
وقتي كه تو را دوست ميدارم
ماه از آن طلوع ميكند
و تابستاني زاده ميشود
گنجشكان مهاجر باز ميآيند
و چشمهها سرشار ميشوند
وقتي به قهوهخانه ميروم
دوستانم
گمان ميكنند كه بوستانم!