دکتر ايلا کوپر نفرين شده و هر شب به خوابي شبيه به مرگ فرو مي‌رود. اين نفرين پس از يک سال دائمي و شبانه روزي مي‌شود، خوابي شبيه مرگ. چيزي به پايان يک سال نمانده و دکتر کوپر براي درمان در يک کشتي هوايي با دکتر دنيل پيکت همسفر مي‌شود، بي‌آن‌که بداند سه همسفر ديگرش شيفترهايي هستند که از بيم جان در حال فرار از دست مأموران مخفي دولت بريتانيا هستند. حالا آيلا و دنيل بايد، هم راهي براي رفع نفرين آيلا پيدا کنند، هم هويت شيفترها را از ماموران مخفي دولت پنهان کنند.