درباره‌‌ی خاطرات 1 بچه‌ی بی‌عرضه فرمایشات جناب رودریک

يادت مي‌ياد بهت گفتم اگه يه عوضي اتفاقي منو با يه كتابي ببينه كه روش نوشته «دفترچه خاطرات»، ممكنه برداشت اشتباهي كنه؟ خوب اين دقيقا همون اتفاقي بود كه ديروز افتاد. حالا كه رودريك مي‌دونه (رودريك برادرمه) من يه دفترچه يادداشت ديگه دارم، بهتره حواسم باشه اين يكيو ديگه يه جاي امن قايم كنم. راستش چند هفته قبل دفترچه يادداشت آخريم افتاد دست رودريك... ولي تو رو خدا ازم نخواه كه اون ماجرا رو از نو تعريف كنم. تابستون من، حتي بدون مشكلاتم با رودريك، به قدر كافي نكبتي بود. هر كاري مي‌خواي بكن، فقط ازم نپرس تعطيلات تابستونمو چطوري گذروندم. چون يه ذره هم دلم نمي‌خواد راجع بهش حرف بزنم.

آخرین محصولات مشاهده شده