درباره‌‌ی به خاطر زندگی (سفر دختری از کره شمالی به‌سوی آزادی)

به‌خاطر دو چيز بسيار شكرگزارم: اول اين‌كه در كره شمالي متولد شدم و دوم اين‌كه از كره شمالي فرار كردم. زماني‌كه از كره شمالي فرار مي‌كردم روياي آزادي در سر نداشتم، حتي نمي‌دانستم آزادي به چه معناست. تمام آن‌چه مي‌دانستم اين بود كه اگر خانوده‌ام آن‌جا بمانند احتمالا از قحطي، گرسنگي، بيماري و شرايط غيرانساني اردوگاه كار اجباري خواهند مرد. گرسنگي غيرقابل تحمل شده بود. به‌قدري كه من حاضر بودم به‌خاطر يك كاسه برنج زندگي‌ام را به خطر بيندازم. ولي هدف از سفرمان چيزي بيش‌تر از نجات و بقا بود. من و مادرم به دنبال خواهر بزرگ‌ترم، يون‌مي، بوديم كه از وقتي به چين رفته بود خبري از او نداشتيم. در طول سفرم دشواري‌هاي زيادي ديدم، اتفاقاتي كه مي‌تواند اثرات مخرب و اسف‌باري بر ديگران داشته باشد. هم‌چنين دريافتم كه ممكن است گاهي به‌خاطر بقا بخشي از انسانيتمان را از دست بدهيم، اما مطمئن شدم شعله شان و منزلت انساني هرگز كاملا خاموش نمي‌شود و با نيروي عشق جان مي‌گيرد و دنيا را نوراني مي‌كند، اين كتاب داستان من از تصميم‌هايي است كه به‌خاطر زندگي گرفتم.

مشتریانی که از این مورد خریداری کرده اند

آخرین محصولات مشاهده شده